تئی کاک

ساخت وبلاگ

همچو نیلوفر مپیچ ای دل به شاخ نسترن
ره‌نشین چون لاله شو، فصل هم‌آغوشی گذشت

در غزل هم آتشی نقش مجزا می‌زند
گرچه عمر ما همه در شیوه‌ی "یوشی" گذشت.

منوچهر آتشی

تئی کاک...
ما را در سایت تئی کاک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : taeekaka بازدید : 22 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 14:26

ادب پیر خرابات نگهداشتنی ست طبع پیران و دل نازک اطفال یکی ست... صائب تبریزی تئی کاک...
ما را در سایت تئی کاک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : taeekaka بازدید : 52 تاريخ : يکشنبه 24 بهمن 1400 ساعت: 21:46

  امشب يه آقايِ جا اُفتاده اي اومد داخلِ مطب، سلام كرد و نشست كنارِ دستم ، گفتم: بفرمائيد مشكلتون چيه؟ گفت: بيابان را سراسر مه گرفته است....بي اختيار گفتم: چِراغِ قِريه پنهانستگفت: موجي گَرم در خونِ بيابان است....گُفتم: نيما... گفت: نخير شاملو... نشوندِمش پُشتِ دستگاه و معاينه اش كردم.... يعني تا حالا هيشكي دنيا را از پُشتِ آبِ مرواريد يا كاتاراكت به اين قشنگي واسه ام توصيف نكرده بود...❤️ خنديدم و تئی کاک...ادامه مطلب
ما را در سایت تئی کاک دنبال می کنید

برچسب : خاطرات, نویسنده : taeekaka بازدید : 92 تاريخ : پنجشنبه 9 شهريور 1396 ساعت: 21:35

یار هی یار اینجا اگر چه گاه گل به زمستان خسته، خار می شود اینجا اگر چه روز گاه چون شب تار می شود اما بهار می شود من دیده ام که می گویم سید علی صالحی.که اتفاقا در نخستین روز بهار دیده به جهان گشود. *نوروزتان گرامی *درود بر روح درگذشتگان و آرزوی سلامتی برای بازماندگان   + نوشته شده در  چهارشنبه دوم فروردین ۱۳۹۶ساعت   توسط عبدالله مصطفی پور کندلوسی(هیوَر)  |  تئی کاک...ادامه مطلب
ما را در سایت تئی کاک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : taeekaka بازدید : 74 تاريخ : پنجشنبه 9 شهريور 1396 ساعت: 21:35

باید که ز داغم خبری داشته باشد هر مرد که با خود جگری داشته باشد   حالم چو دلیری‌ست که از بخت بد خویش در لشکر دشمن پسری داشته باشد ! ... سخت است پیمبر شده باشی و ببینی فرزند تو دین دگری داشته باشد !   آویخته از گردن من شاه‌کلیدی این کاخ کهن بی که دری داشته باشد   سردرگمی‌ام داد گره در گره اندوه خوش‌بخت کلافی که سری داشته باشد !     حسین جنتی   تئی کاک...ادامه مطلب
ما را در سایت تئی کاک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : taeekaka بازدید : 113 تاريخ : چهارشنبه 17 شهريور 1395 ساعت: 7:33

کدام قله ؟ که از یاد رفته پروازم کدام پرده به ساز شکسته بنوازم که نوحه خوان غم غربت است ٬ آوازم نماز شام غریبان چو گریه آغازم به مویه های غریبانه قصه پردازم * کسی که رسم سفر می نهاد اول بار چگونه ریشه برید از دیار و رشته ی یار بر آن سرم که گر اشکم مدد کند ٬ ناچار به یاد یار و دیار آن چنان بگریم زار که از جهان ره و رسم سفر بر اندازمحسین منزوی*بی تو دیگر غزلِ سایه ندارد لطفی...روحش شاد تئی کاک...ادامه مطلب
ما را در سایت تئی کاک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : taeekaka بازدید : 100 تاريخ : چهارشنبه 17 شهريور 1395 ساعت: 7:33

  تو بهار مویی و بی تو زمستونه دلُم خنه آباد که از ظلم تو ویروونه دلُم مثلی هست: به قرآن خوشه حرف زیادی یک کلیمه بگم از دست تو پر خونه دلم همی روزا مگنت یارو دلش ترکید و رفت مشکن ایشاخ دلمه پیش تو مهمونه دلم خردو مردو شده و لُکه دلم، مث مویز تو گمونت مرسه رستم دستونه دلم واز به دنبال غم تازیه با ای همه غم مو مگفتم دیگه ای دفعه پشیمونه دلم ازاو ساعت که توره دیدم و خندیدی به مو مره یک سال آزگار, نالون و گریونه دلم شِنه هروخ مکنی رلفته یاد از مو بکن که پریشونه و ویلونه و سیلونه دلم مث ماهی میون لاغلاغو هی جز مزنُم دل تو فولاده، سنگه، چیه؟ حیرون دلم مو خبردار مُ تئی کاک...ادامه مطلب
ما را در سایت تئی کاک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : taeekaka بازدید : 81 تاريخ : چهارشنبه 17 شهريور 1395 ساعت: 7:33

داد چشمان تو در كشتن من دست به هم فتنه برخاست چو بنشست دو بد مست به همهر يك ابروي تو كافي است پي كشتن منچه كنم با دو كماندار كه پيوست به همشیخ پیمانه شکن توبه به ما تلقین کردآه از این توبه و پیمانه که بشکست به همعقلم از كار جهان رو به پريشاني داشتزلف او باز شد و كار مرا بست به هممرغ دل زيرك و آزادي از اين دام محالكه خم گيسوي او بافته چون شست به همدست بردم كه كشم تير غمش را از دلتير ديگر زد و بردوخت دل و دست به همهر دو ضد را به فسون جمع توان كرد وصالغير آسودگي و عشق كه ننشست به هموصال شیرازی تئی کاک...ادامه مطلب
ما را در سایت تئی کاک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : taeekaka بازدید : 63 تاريخ : چهارشنبه 17 شهريور 1395 ساعت: 7:33

ما خانواده ی افتاده ای هستیم!
مادرم از پا
پدرم از کار
من از چشم های تو...

داود سوران

تئی کاک...
ما را در سایت تئی کاک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : taeekaka بازدید : 79 تاريخ : چهارشنبه 17 شهريور 1395 ساعت: 7:02

همه زبانها کارشان گفتن است اما همه ی گوشها کارشان شنیدن نیست!! غروب، صبحِ شب است و صبح ،،غروبِ شب.... می بینی  چقدر می بینم؟؟؟!! این که تو،کُشته می شوی تا من کِشته شوم.. تصویر خوبیست اما،، تصویر قشنگی نیست.. هیوَر   *کافری سخت شد از سستی ما در ره دوست سـبـب رونـق کـفـر اسـت، مـسلمانـی ما! صغیر اصفهانی *سپاس از مهر همه عزیزانی که مهر مدامشان شامل حال تئی کاک می شود. تئی کاک...ادامه مطلب
ما را در سایت تئی کاک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : taeekaka بازدید : 101 تاريخ : چهارشنبه 17 شهريور 1395 ساعت: 7:02